شهرداری قزوین یک شهرداری در شهر قزوین می باشد
»شهرداري « از واژه هايي است که فرهنگستان ادب فارسي وضع كرده و تشکيلاتي که اکنون شهرداري نام دارد، در سابق «بلديه» خوانده ميشده است.
سازمان بلديه از يادگارهاي دوره انقلاب مشروطيت است و از جمله نخستين اموري که بانيان مشروطيت بدان توجه کردند، سروسامان دادن به اداره امور شهرها، تدوين قانون بلدي و تشکيل سازمان بلديه بود که چند سالي طول کشيد تا پايه و زيربناي آن شکل بگيرد. از اين رو، پس از استقرار مشروطيت در دوره اول به تدريج افراد و مؤسساتي براي اداره و تنظيم امور شهري و ولايات تعيين شدند.
اما در اين ميان، بلديه (شهرداري) قزوين هم براي خود سرگذشت و داستان شنيدني دارد. آغاز فعاليت شهرداري قزوين را 1286 خورشيدي نوشتهاند، زيرا در اين سال براي اولين بار رييس بلديه قزوين به اين سمت برگزيده و مشغول به کار شد.
در دوران قاجاريه در قزوين در عهد حکمراني شاهزاده الله قلي ميرزا ايلخاني اداره اين شهر به نام (ريسمان سنج) که به عبارتي وظيفه آن دريافت نوعي عوارض سطح شهر بوده است، تاسيس مي شود. ناجي قزويني که از شاعران آن عهد است، مسئوليت نويسندگي اين اداره را بر عهده مي گيرد .انتخابات (انجمن بلديه) يا انجمن شهر نيز صورت مي پذيرد.
انجمن مزبور از ميان اصناف شهر برگزيده شد که افرادي چون: صدر الاسلام، حاج محمد حسن شاهرودي، حاج سيد موسي بزاز و حاج سيد ميرزاي عطار در آن عضويت داشتند. رياست اين انجمن به عهده صدرالعلماء فرزند ميرزا علي اکبر قرار گرفت.ميرزا حسين صالحي ملقب به صدرالعلماء نوه حاج ملا صالح برغاني بنيانگذار مدرسه صالحيه بود. او در همين مدرسه و بعد در زمينه هاي اصول، فقه، حکمت و مقدمات رياضي به تحصيل پرداخت. به اعتباري مي توان صدرالعلماء را نخستين شهردار قزوين به شمار آورد که از سوي مردم شهر به اين سمت برگزيده شده بود.
با انتخاب نظام الدوله (خواجه نوري) به سمت فرماندار قزوين در سال 1298 خورشيدي، سيد کاظم اتحاد (سر کشيک زاده) که از دوستان فرماندار بود به قزوين فرا خوانده و کار سازمان دهي (بلديه) قزوين به او واگذار مي شود.او سازمان منظمي را با شعبه هايي متعدد و تعيين اعتبار مشخص براي بلديه قزوين تشكيل مي دهد. از آنجا که بلديه آن روز جز دريافت عوارض دروازه ها، محل درآمد ديگري نداشت، فقط مي توانست حقوق کارکنان خود را با مشکل تامين کرده و نمي توانست اقدامي در زمينه آباداني و پاکيزگي شهر انجام دهد.
با انتقال سلطنت به رضا شاه و برگزيده شدن بوذر جمهري به سمت کفالت شهرداري تهران و انجام فعاليت هاي گسترده در سطح شهر تهران، شرايط بد شهر قزوين که با تهران فاصله کمي داشت، بيشتر به چشم مي آمد و از اين رو روزنامه هاي محلي، شخصيت هاي موثر شهر و وکلا براي جلب توجه دستگاه حکومت و شخص رضا شاه به نابساماني هاي شهر قزوين و ايجاد يک بلديه فعال، دست به يک رشته فعاليت هاي چشمگير مي زنند كه انتشار فوق العاده روزنامه (رعد) قزوين به تاريخ دوم مهر 1306 خورشيدي از جمله اين اقدامات است. اين «فوق العاده» به مناسبت سفر رضا شاه به همراه وليعهد به قزوين انتشار يافته است. قصد از انتشار فوق العاده، گذشته از تعارفات چاپلوسانه، طرح خواسته هاي مردم قزوين و مشکلات آنان بوده است. در اين درخواست از شاه تقاضا شده تا قزوين جزء يکي از محلات تهران محسوب شود. اين درخواست بيانگر آن است که فعاليت هاي شهرداري در تهران توجه ساکنان قزوين را به خود جلب کرده بوده است.
شادروان سيد محمد علي گلريز، نويسنده كتاب معروف دو جلدي مينودر (باب الجنه قزوين) درباره پرونده هاي شهرداري قزوين و چگونگي از ميان بردن آنها چنين اشاره دارد که ارتش اشغالگر سرخ در سال 1320 در جريان جنگ دوم جهاني، پس از به اشغال در آوردن شهر قزوين و تسلط بر تمامي سازمان ها و اداره هاي دولتي شهر، پرونده هاي شهرداري را از بين مي برد. در مورد چگونگي امر يادآور مي شود که آنها پرونده ها را به عنوان مصالح! براي بستن جلوي نهر و برگرداندن آب مورد استفاده قرار داده اند .
"....ملاحظه مي کنيد، اين را مي گويند ارتش ايدئولوژي رهايي بخش، مجهز به جهان بيني کمونيزم. هر چه مربوط به گذشته و دوران بورژوازي بايد از بين برده شود، با قاطعيت و بدون چون و چرا؟! به ناچار براي يافتن سندي درباره بلديه قزوين در عهد رضا شاه ناگزير از آن شدم برگ برگ روزنامه هاي اطلاعات، بازپرس و رعد را از سال 1305 تا 1337 ورق بزنم و اخبار داخله و شهري آنها را بخوانم تا چگونگي کار را چنان که آمده است باز شناسم."