هجوم سازه عصر مدرن بر بافت کهن شهری

هجوم سازه عصر مدرن بر بافت کهن شهری

به گزارش شهریار، فضاهای شهری در ایجاد حس اعتماد و اطمینان به مردم کمک کرده و باعث افزایش حس همبستگی و تعلق در مردم می شوند. این فضاها در حقیقت فراتر از مکان‌هایی صرفا برای تفریح هستند و با ایجاد امکان حضور گروه‌های مختلف اجتماعی و ارتباط آنها با هم، تکامل و رشد انسان‌ها را در ابعاد خاص اجتماعی – که تنها از طریق برقراری تعاملات اجتماعی امکان پذیر است – میسر می‌سازند.

امروزه تمام مظاهر گذشته، چه به صورت کالبدی و چه غیرکالبدی در زیر سایه طرح‌های توسعه‌ای در حال نابودی است و اگر نتوانیم این منابع کالبدی و مکان‌های ارزشمند را که بازتابی از فرهنگ و تاریخ گذشته ما هستند حفظ کنیم، آشکارا شاهد تنزل فرهنگی و فراموشی گذشته خود خواهیم بود. لذا نیازمند برنامه‌هایی هستیم که بتوانیم به حفظ بافت‌ها و کانون‌های تاریخی شهر که به لحاظ غنا و تنوع فضایی ابزار لازم را برای ایجاد تحرک های فرهنگی دارا هستند، بپردازیم.


در این میان، ایجاد شبکه حمل و نقل زیرزمینی (مترو) امکانات و نیازهای تازه‌ای را با خود به همراه آورده است. نحوه اتصال این شبکه به شبکه راه‌های پیاده و سواره، توسط ایستگاه‌های مترو و ورودی‌های آن تعریف می‌شود. این نقاط اتصال یعنی ایستگاه‌ها، فضاهای جدیدی در درون بافت شهر هستند که می‌توان از آن‌ها در ایجاد فضاهای شهری پویا سود جست.

تجمع افراد و به دنبال آن پدید آمدن فعالیت‌ها در اطراف این ایستگاه‌های نوظهور اجتناب ناپذیر است و می‌تواند بافت پیرامون آن را کاملا دگرگون سازد. کمبود فضاهای شهری در بافت متراکم شهری و ایجاد ایستگاه‌های مترو بدون برنامه و پیش بینی تغییرات ناشی از آن، شهرهای ما را روز به روز نابسامان تر می‌سازند.

اگر به نیازها و امکانات جدیدی که ظهور ایستگاه‌های مترو در شهر ایجاد می‌کنند توجه شود، نوعی توسعه از درون بافت‌های شهری صورت خواهد گرفت که نه تنها مانع از هم گسیختن بیشتر بافت‌های کهن شهری می‌شود، بلکه به بهبود و ایجاد فضاهای شهری یاری خواهد رساند و بسیاری از نابهنجاری‌ها و مشکلات اجتماعی ناشی از کمبود یا فقدان فضاهای شهری را جوابگو خواهد بود.

از جمله اقداماتی که امروزه در بیشتر بافت های تاریخی کشور به جهت حفظ و نگهداری آنها صورت می گیرد، تعریف محدوده‌های پر ارزش و تاریخی در شهرهاست. شاید نتوان به‌درستی تعریف مشخصی از چنین طرح‌هایی به جهت منفک کردن آنها از نمونه‌های دیگر که تقریباً با هدفی مشترک در حال انجام است ارائه داد، اما آنچه مسلم است، همه این طرح ها چهارچوب مشخصی را برای مداخلات خود در نظر گرفته‌اند.

ایجاد ایستگاه‌های مترو بدون توجه به ویژگی‌های بافت پیرامون و نیازها و امکاناتی که فراهم می‌آورد، تهدیدی برای بافت شهری به شمار آمده و بر بی‌نظمی‌ها می‌افزاید. کمبود فضاهای شهری در بافت متراکم شهری و ایجاد ایستگاه‌های مترو بدون برنامه و پیش بینی تغییرات ناشی از آن، شهرهای ما را روز به روز نابسامان تر می سازند. در جوابگویی به این مسائل و مشکلات، سوالاتی مطرح می‌شود:

۱-چگونه می‌توان هویت بافت تاریخی را به آن بازگرداند؟
۲- چگونه می‌توان ایستگاه‌های مترو و فضاهای تولید شده در ارتباط با آن را با بافت شهری پیرامونش پیوند داد؟
۳- چگونه می‌توان از پتانسیل بوجود آمده در طراحی ایستگاه‌های مترو، در ایجاد و تقویت فضاهای جمعی درون محلات سود جست؟

در یک جمع بندی کلی، ضرورت‌های اجتماعی و کالبدی پرداختن به مبحث را می توان به صورت زیر بیان کرد:


- بافت کهن شهری باید هویت دوباره خود را بازیابد.
- ایستگاه‌های مترو و فضاهای مرتبط با آن باید بتوانند در بافت شهری پیرامون ادغام شده و از جهت بصری و کالبدی مجموعه ای به‌ هم پیوسته و کلیت واحدی را به وجود آورند.
- ایستگاه‌های مترو به عنوان فضاهای شهری می‌توانند نقش مهمی در ایجاد فضاهای زنده و پویا، جهت برقراری تعاملات اجتماعی داشته باشند.

*سیده مرضیه سیدزاده - کارشناس ارشد معماری - طراحی شهری

لینک اصل خبر در سایت شهرداری تبریز

    منبع خبر

    شهرداری تبریز

    شهرداری تبریز

    شهرداری تبریز یک شهرداری در شهر تبریز می باشد

      نظرات