هرچه کار فرهنگی کنیم کم است/ آمادهخور شدیم و سواد ترجمه را الگو کردیم
عضو شورای اسلامی شهر اصفهان گفت: فرهنگی غلط را به ما دیکته کردند و ما هم آماده خور بودیم و از آنها استفاده کردیم. ما کارآفرین های نمونه و انسانهای موفقی داریم که زندگی خود را خرج دیگران کردند اما به عنوان الگو برجسته نشدند و در مقابل افرادی را آورده و الگو کردیم که سوادی هم اگر دارند، سواد ترجمه است.
به گزارش اداره ارتباطات و امور بین الملل شورای اسلامی شهر اصفهان، مجید نادرالاصلی از جمله باسابقهترین مدیرانی است که در دوره ششم شورا به عنوان نماینده مردم حضور دارد. وی ریاست کمیسیون ویژه آب و مناطق کم برخوردار شورا را برعهده دارد، کمیسیونی که با توجه به اهمیت موضوع آب و مناطق کم برخوردار ، در دوره ششم شورا شکل گرفته است. وی با حضور در اتاق خبر شورا درباره مسائل مختلفی گفتوگو کرد که مهمترین آنها حول محور آب و زایندهرود است. بخش نخست این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
فرهنگ باید پسوند دینی داشته باشد
فرهنگ الزاما دین نیست. پیوست نه، سرلوحه حرکتی هر مجموعهای باید فرهنگ باشد. فرهنگ کار، زندگی، ارتباطات و... یعنی مشخص شود که ما چه تعریفی از کار داریم. اینکه همه را له کنیم و فقط خودمان را ببینیم یا دست یکدیگر را بگیریم و حرکت کنیم؟! هر کدام از اینها فرهنگ است. این فرهنگ باید پسوند داشته باشد و آن دینی بودن است. هر کاری انجام میدهیم باید فرهنگ دینی داشته باشد. حتی وقتی یک پل، مسجد یا مدرسه میسازیم، این مهم است که ساخت این موارد مهم است یا نتیجه و عملکرد آن؟
نگاه به فرهنگ متفاوت است. برخی فقط به فرهنگ دینی یا فرهنگ شهروندی و... فکر میکنند. ما میخواهیم بگوییم هر کاری که انجام میدهیم پوششی حول آن است که ما را به سوی فرهنگ، رهنمون میکند.
اینکه فضای فرهنگی اصفهان آیا مطلوب ما هست یا خیر، نسبی است. فرهنگ اندازه و سقف ندارد و البته خواست ما هم سقف ندارد. مثلا میگوییم اگر شش کمربندی و پنج پل بزنیم مشکل ترافیک حل میشود اما در حوزه فرهنگ این طور نیست، هرچه کار فرهنگی کنیم کم است بنابراین نمره در اینجا معنا و مفهوم ندارد. البته معتقد هستم در مسیر هستیم. شاید در ابتدای مسیر.
اسلام را در پوستههای مختلف قرار دادیم و نهایتا خود اسلام گم شده است
متاسفانه امروز در سازمانها تعالی را حد عالی شدن برمیشمارند. ما برای خداوند تبارک و تعالی این موضوع را بیان میکنیم. اینکه بگوییم به سمت تعالی میرویم درست است اما اینکه انسانها را با تعالی قیاس کنیم اجحاف به این کلمه است.
اسلام آنقدر زیبا و ارزش آفرین است که نهایت ندارد اما ما اسلام را در پوستههای مختلف قرار دادیم و نهایتا خود اسلام گم شده است.
قناعت در فکر و ایده خوب نیست
شما میگویید من یک چهره همواره منتقد هستم یا توقعم بالاست؟ شاید بخش دوم را بتوانیم مطرح کنیم. در حد خودم انسانی اجرایی بودهام. در جایگاههای مختلف هم حضور داشتهام. باید بگویم ما به کم نمیتوانیم قناعت کنیم. قناعت در مال خوب است اما قناعت در فکر و ایده خوب نیست.
الزاما این طور نیست که یک چهره منتقد باشم. همیشه سعی کردهام آنچه در لیوان هست را ببینم. لیوان آبی که سرش خالی است، یا بیش از نیمهاش پر است. بخش پر آن را به جای خود مطرح میکنم و آن جایی که خالی است هم در جای خودش میگویم. انتقاد من در یک یا دو جا یا به یک شکل و دو شکل نیست. هرجا بر اساس فهم خودم ، اگر دیدم حقی در حال از بین رفتن است از آن دفاع میکنم. اگر انتقاد به شکلی باشد که سیستم را به سمت کار بیشتر هدایت کند خوب است. یعنی انتقاد باید سازنده و روبه جلو باشد .
نگاه واقعی به فرصتها نداشتهایم
زمانی به فرصتها نگاه واقعی نکردیم و به تهدید تبدیل شد. ماحصل فرصتها و تهدیدها پس از ۴۳ سال سبب شده تا امروز جمهوری اسلامی ۱۴۰۱ را شاهد باشیم. چرا وضعیت معیشت مردم باید اینچنین باشد در حالی که ما ظرفیتهای فوق العادهای داشتیم و از آن استفاده نکردیم. البته این نکته را هم باید بگوییم ؛ خورد و خوراک و تنوع زندگی ما کاملا متفاوت و مصرفگرا شده است. سبک زندگی عوض شده و برخی مشکلات ناشی از آن است. البته نقش تلاش بی وقفه دشمنان و تحریم ها هم مساله اصلی است که باید توجه شود .
ظرفیتهای خوبی در کشور داریم که اگر آنها را ببینیم و به آن عمل کنیم نیازی به تجربه دیگر کشورها نداریم. به عنوان مثال مردم در آلمان چطور انرژی مصرف میکنند؟ چطور خرید میکنند و در خانه چند متری زندگی میکنند؟ اما شرایط ما چطور است؟ ممکن است بهترین لوازم را داشته باشیم اما مجدد خرید میکنیم. مصرف گرا شدهایم. در زندگی باید با کمترین هزینه، بیشترین استفاده را ببریم، زندگی شاد و توام با سرزندگی مهم است ولی دوری از اسراف و تبذیر مهم تر است .
آمادهخور شدیم و سواد ترجمه را الگو کردیم
فرهنگی غلط را به ما دیکته کردند و ما هم آماده خور بودیم و از آنها استفاده کردیم. ما کارآفرین های نمونه و انسانهای موفقی داریم که زندگی خود را خرج دیگران کردند اما به عنوان الگو برجسته نشدند و در مقابل افرادی را آورده و الگو کردیم که سوادی هم اگر دارند، سواد ترجمه است. در دانشگاه نیز همین طور است. در واقع قدرت فکر کردن را از ما گرفتند. گفتند ما فکر میکنیم به جای شما، شما زندگی کنید. در دانشگاه هم دیگران مطلب درسی نوشتند، ما ترجمه کرده و استفاده کردیم. در حالی که دین و آیین و تاریخ ما بهترین ها را داشته و میتوانستیم با آن در دنیا مطرح شویم.علم و اندیشه ،فکر و تفکر در ایران رشد و نمو داشته است و خانه اصلی آن این سرزمین پهناور کهن است .
انتهای پیام/
نظرات