يادداشت؛ همگرايي ملي، شاه كليد عبور از بحران انرژي
در سايه چنين احساسسي است كه مردم يك جامعه، به عرصه تلاش، هم افزايي و تعاون قدم مي گذارند تا بتوانند از نعمت هاي خدادادي و امكاناتي كه با هزينه عمومي فراهم آمده با كمترين استهلاك و اسراف به بهترين نحو بهره ببرند.
ايرانيان با توجه به زيست در جغرافيايي منحصر به فرد ازديرباز با روشنايي و گرما، پيوندي زندگي بخش داشته اند و طبيعت نيز سخاوتمندانه با آن ها رفتار كرده و از نعمت هاي زميني و آسماني برخوردار ساخته و اكنون كه مردم به اقتضاي تغييرات ايجاد شده در سبك زندگي تحت تاثير دانش و فناوري بخشي از انرژي مورد نياز خود را از طريق منابع تجديدناپذير دريافت مي كنند مي توانند با بهره گيري از ظرفيت بالاي فرهنگي خود براي ايجاد موازنه در بهره مندي عادلانه از برق كه انجام بسياري از امور زندگي به پايندگي و استمرار آن وابسته است رويكردي مبتني بر همگرايي داشته باشند.
در دنياي امروز، بر كسي پوشيده نيست كه به جريان افتادن برق در شبكه هاي سراسري و توزيع آن در خانه ها و مناطق مسكوني و نهايتاً بهره گيري از اين صنعت براي روشنايي و توليد حرارت و به كار افتادن وسايل گوناگون برقي خانگي كه با سبك زندگي نوين پيوندي ناگسستني دارد در گرو فراهم كردن امكانات و به كارگيري نيروي انساني متخصص و صرف هزينه بسيار است.
با توجه به اين كه از يك سو مسوولان به ويژه فعالان زيرمجموعه وزارت نيرو و صنعت برق ظرف چند دهه گذشته برق رساني به دورافتاده ترين روستاها را هدف گذاري كرده اند و از سويي ديگرعدالت ايجاب مي كند كه همه افراد به فراخور سهم و حقي كه براي بهره مندي از برق دارند مصرف برق خود را به گونه اي مديريت كنند كه نه تنها ساكنان روستاهاي دورافتاده بلكه صنايع و كارگاه هاي توليدي نيز در فصول گرم سال كه شاهد اوج گيري مصرف برق هستيم از چنين نعمتي حتي براي يك ثانيه هم بي نصيب نمانند.
اما تحقق اين مهم تنها با توصيه و آموزش و در نظر گرفتن مشوق هاي انگيزشي و محاسبه تساعدي مصرف برق امكان پذير نيست بلكه مردم نيازمند مولفه اي تأثيرگذارتر هستند كه آن احساس هم سرنوشتي است. بهترين مصداق چنين احساسي را مي توان در رفتار مسافران و هدايت كنندگان يك كشتي مشاهده كرد. زماني كه امواج خشمگين قد مي كشند و طوفان كشتي را به بازي مي گيرد، ساكنان كشتي با اين احساس كه تداوم زندگي همه آن ها در گرو رفتاري هماهنگ است حتي در صورت نياز لوازم نه چندان مهم خود را براي سبك تر كردن كشتي به دريا مي ريزند و گوش به فرمان ناخدا هستند تا با جاگيري مناسب در مكان هاي تعيين شده به ايجاد موازنه در كشتي كمك كنند، به اين اميد كه بتوانند در كمال تندرستي و با كمترين تشويش و نگراني به ساحل برسند.
در عصر حاضر، ملت ها در كنار رقابت هاي اقتصادي و سياسي و نظامي و ورزشي تلاش مي كنند با تكيه بر پتانسيل ها و پشتوانه هاي فرهنگي و تاريخي، توانايي هاي خود براي همزيستي در ابعاد گوناگون زندگي را به نمايش بگذارند كه بخشي از اين توانايي ها در نحوه استفاده صحيح و مبتني بر صرفه جويي از منابع محدود و تجديد ناپذير خود را نشان مي دهد. بي گمان اگر كم و كيف همگرايي هاي مردمي بيش از آن كه مبتني بر چانه زني و تحت تاثير جريمه ها و مشوق ها باشد ريشه در تفاهمي ملي داشته باشد ، آثار و بركاتي مافوق تصور خواهد داشت.
بي گمان آگاه شدن مردم از شرايط موجود و درك واقع بينانه از محدوديت منابع، تاثير قابل ملاحظه اي در ايجاد چنين تفاهمي دارد. هر چند طرحهاي تشويقي ويژه مشتركان خانگي براي كساني كه به دنبال ايجاد موازنه بين دخل و خرج خود هستند، از اهميت ويژه اي برخوردار است. به هر حال، از آنجايي كه ما تا رسيدن به يك تفاهم ايده آل در سايه احساس هم سرنوشتي، راه هاي نرفته بسياري داريم در نظر گرفتن مشوقهاي مالي براي مديريت مصرف برق مي تواند از هدررفت انرژي و اتلاف بودجه ملي جلوگيري كند.
ترديدي نيست كه مردم با مشاهده آثار مديريت صحيح مصرف به تدريج در مسيري قرار مي گيرند كه احساس مي كنند در نظر گرفتن سهم ديگران بدون اين كه بخواهند خود را به سختي بياندازند كار چندان سخت و غيرممكني هم نيست. به هر حال ملت ما در چند دهه گذشته تجربيات زيادي در بحث عبور از بحرانها آموخته كه شاه كليد آن همگرايي با محوريت منافع ملي است.
نظرات