«نشان ارادت»، نشانی که سال‌هاست بر دل پیرغلامان نشسته است

«نشان ارادت»، نشانی که سال‌هاست بر دل پیرغلامان نشسته است

شهریار تبریز: از درب روبه‌روی ارگ تبریز که وارد مصلی اعظم امام خمینی(ره) می‌شوید، خادمان پیر و جوان آستان حسینی به رسم هیئت‌های عزاداری در آستانه درب ورودی ایستاده‌اند تا میهمانان وارد شوند.

چهره‌های پیر و جوان و زن و مرد و کودک به انتظار آغاز برنامه نشسته‌اند و هرکدام از چهره‌ها روایت عشق به ساحتی مقدس است. پیرغلامان و خانواده‌هاشان در کنار هم نشسته‌اند. مداحان و پیرغلامان دیروز و امروز، به احترام هم و به پای هم برمی‌خیزند و تجدید دیدار می‌کنند.

عکس‌هایی در سمتی از فضا به جمعیت نگاه می‌کنند؛ شهیدانی که دیروز در جبهه‌های جنگ، روضه‌خوان و گریه‌کن اهل‌بیت (ع) بودند امروز هم با پیرغلامان دیگر آمده‌اند تا برای اهل‌بیت (ع) گریه کنند.

نوایی از بیرون به گوش می‌رسد که مربوط به شعری از مرحوم عبدالعظیم ذهنی‌زاده متخلص به سائل، شاعر آیینی‌سرای آذربایجان است. پیرغلامان با نوای "فاطمه یافاطمه" و شعری از مرحوم ذهنی‌زاده فضای مجلس را عوض می‌کنند و رنگ‌وبوی فاطمی به آن می‌بخشند. به‌رسم دیگر آیین‌های هیئات عجم در آذربایجان، پیرغلامان آرام و آهسته و با اندوه در چهره‌ها، گام‌ها و صدایشان از میان مردم حرکت می‌کنند تا به صدر مجلس برسند. مردم نیز شعر مشهور ذهنی‌زاده را با خود زمزمه می‌کنند.

تنها شهدا و پیرغلامان میهمان این مجلس نیستند؛ جانبازان جنگ که برخی‌شان روی ویلچر نشسته‌اند وارد جمعیت می‌شوند تا در کنار دوستان شهیدشان و پیرغلامان آستان حسینی تبریز به گریه بنشینند.

شهیدان و پیرغلامان و جانبازان و مداحان جنگ اما خود به تماشای روایت مادران پیر شهیدانی هستند که عشق به اباعبدالله را به فرزند خود آموخته‌اند و سهمشان از فرزندشان، چیزی جز قاب عکسی بر طاقچه نیست و امروز داغ دلشان در این مجلس، شاید با روضه حضرت علی‌اکبر تازه شود و همچون ابر بهار گریه کنند. مادرانی که آمده‌اند تا یاد فرزند جوان شهیدشان در کنار یاد پیرغلامان حسینی تبریز زنده شود.

پیرغلامان یکی‌یکی ذکر مصیبت می‌کنند و از حضرت زهرا می‌خوانند. یکی از مرحوم‌ عابد، یکی از مرحوم حسینی و دیگری از ذهنی‌زاده می‌خواند. اندوه قدیمی صدای پیرغلامان، داغ دل مردم را تازه می‌کند و هرکس در گوشه‌ای اشک می‌ریزد.

این‌جا مجلس سخنرانی نیست و حاج‌آقای آل‌هاشم به این مهم پی برده‌اند که مجلس خانم فاطمه‌(س) و مجلس امام حسین(ع)، مجلس اشک و آه است و با چندبیت شعری که می‌خوانند فضای مجلس را اشک‌بار نگه می‌دارند.

اندکی بعد، نام شهیدان و جانبازان و رزمندگان مداح خوانده می‌شود. شهیدان نگاه می‌کنند و خانواده و دوستانشان را می‌بینند که دیروز در جبهه‌های جنگ با یکدیگر مجلس عزای اهل‌بیت(ع) را زنده نگه داشته‌اند و دور هم جمع شده‌اند تا زیر پرچم اهل‌بیت(ع) اشک بریزند.

مجلس عزای شهیدان و جانبازان و رزمندگان و پیرغلامان مداح و خادمان درگاه اباعبدالله(ع) اندک‌اندک اگرچه به پایان می‌رسد اما داغ دل انسان‌های بسیاری این‌جا تازه می‌شود و شاید تا روزها در خلوت خود اشک بریزند.

____________________________
نگارنده: ابوالفضل حمامی

لینک اصل خبر در سایت شهرداری تبریز

    منبع خبر

    شهرداری تبریز

    شهرداری تبریز

    شهرداری تبریز یک شهرداری در شهر تبریز می باشد

      نظرات