شهریار تبریز/آذر کریمزاده : خودمصرفی را میتوان بهعنوان مصرف برق تولیدی خود تعریف کرد. با کاهش هزینههای تولید تاسیسات برق از منابع تجدیدپذیر و همزمان افزایش قیمت خردهفروشی برق، این موضوع عملی است که قرار است رشد قابلتوجهی داشته باشد. این ایده با مفهوم خودتولیدی، یعنی واقعیت تولید مصرف خود همراه است. این روش در شرایطی درحالتوسعه است که هزینههای تولید تاسیسات برق تجدیدپذیر در حال کاهش و قیمت برق در حال افزایش است. این امر بهویژه برای بخش فتوولتائیک که محدودیتهای نصب کمی دارد و هزینههای تولید آن در سالهای اخیر بهشدت کاهشیافته است، صادق است.
علاوه بر این، خودمصرفی دارای مزیت سادهسازی مسئله تولید انرژی نیز است. بسیاری از افراد هستند که هنوز فکر میکنند که تولید برق خود قانونی نیست که این اشتباه است. علاوه بر مزایای دیگر، این عمل به مصرفکنندگان امکان میدهد تا از کاربردهای آنها آگاه شوند و بتوانند آنها را اصلاح کنند.
در نهایت، مزایای اقتصادی مرتبطی نیز با خودمصرفی وجود دارد. این بدان معنا نیست که ما لزوماً با هزینه کمتری نسبت به مدارهای سنتی تولید خواهیم کرد، اما مزیت بزرگ این است که هزینه مصرف انرژی خود را در درازمدت تضمین خواهیم کرد. زیرا اگر یک واحد تولیدی را نصب کنیم که عمر آن به طور متوسط ۳۰ سال است، آنگاه هزینه این انرژی برای ۳۰ سال خیلی کم خواهد بود. خودمصرفی امنیت خاصی در این زمینه ایجاد میکند.
انواع پروژههای خودمصرفی
ما از یک سو خودمصرفی فردی داریم. مثلاً اگر فردی پانلهای فتوولتائیک را روی پشتبام خود بگذارد، مصرف مسکونیاش تامین میشود. بهطورکلی علاوه بر آنچه که شبکه در اختیارش قرار میدهد، اگر تولید بیش از حد داشته باشد، میتواند آن را ذخیره کرده یا مجدد به شبکه تزریق کند.
سپس مدلهای خودمصرفی جمعی نیز وجود دارد. به این معنا که یک واحد تولیدی به چندین کاربر با منطق اشتراکگذاری جمعی خدمات میدهد که برای تولید و مصرف هر کدام یک کلید توزیع دارند که همانند مدل رایج در مالکیت مشترک است. ازاینرو بایستی درک کنیم که خودمصرفی خودکفایی نیست.
تفاوت این دو مدل در این است که ما ظرفیت تولید محدود داریم؛ اما ظرفیت مصرف نامحدود است؛ بنابراین، از تمام آنچه تولید شد، ۶۸٪ توسط مشترکین مصرف می شود و این در حالی است که خود مصرف کنندگان، ۴۱ درصد از کل مصرف را خودشان تولید کرده اند.
امروزه چه موانعی بر سر راه توسعه خودمصرفی وجود دارد؟
امروزه مانع اصلی فرهنگپذیری دررابطهبا مصرف برق است. حتی اگر موضوع درحالتوسعه باشد، ما همچنان در تولید متمرکز انرژی هستیم و سپس بعد اقتصادی آن است که نقش مهمی ایفا میکند، به این معنا که آنچه که امروزه اغلب همه به دنبال آن هستند، یک چشمانداز کوتاهمدت است که لزوماً خط فکری درستی نیست. تولید انرژی یک پروسه طولانیمدت است. یک نیروگاه خورشیدی که روی سقف قرار میگیرد ۳۰ سال عمر میکند؛ بنابراین بایستی در مورد هزینه انرژی در طول چرخه عمر آن فکر کنیم و یک چشمنداز بلندمدت داشته باشیم.
پس از آن دیگر هیچ مانعی وجود نخواهد داشت. بدیهی است که ما نیاز به انجام مطالعات امکانسنجی، یافتن ارائهدهندگان خدمات برای شروع داریم. اما بیش از هر چیز، مناطق بسیار فعالی در این زمینه وجود دارد، کمکهای منطقهای برای تشویق رهبران پروژه به برداشتن اولین قدم را میتوان مثال زد و از نظر چشمانداز، ما همچنین منتظر انتقال مفهوم جامعه انرژی هستیم که توسط قانون جدید اروپا در مورد انرژی و قانون انرژی - اقلیم ارائه شده است. این موضوع باید دسترسی به بازارهای انرژی را برای شهروندان، مقامات محلی و/یا فعالان اقتصادی که به طور جمعی سازماندهی میشوند تا پروژهها یا فعالیتهایی را که برای مناطق و انتقال انرژی مفید شناخته میشوند، تسهیل کند. هرچند آنها منابع مالی و فنی یکسانی نسبت به اپراتورهای خصوصی ندارند. خودمصرفی جمعی هم به طور کامل در این چارچوب میگنجد.
اگر مصرفکنندهای در منزل خود از یک تاسیسات فتوولتائیک کوچک استفاده کند، تولید برق این تاسیسات کم خواهد بود؛ بنابراین، خانه او تمام تولید محلی را به طور کامل مصرف خواهد کرد: ازاینرو میزان خودمصرفی به ۱۰۰٪ خواهد رسید. از طرفی تا جایی که اندازه نصب اجازه تولید تا کل مصرف خانه را ندهد، میزان خودتولیدی بسیار پایین خواهد بود. بنابراین مصرف کننده از برق شبکه سنتی برای اطمینان بخشی از مصرف خود استفاده میکند.
اگر مصرفکننده از تاسیسات بزرگتری استفاده کند که به او امکان میدهد برق خود را تا کل مصرف خود تولید کند، میزان خودتولیدی ۱۰۰% خواهد بود. با این حال، در این مورد، به احتمال بسیار زیاد، برای پوشش مصرف آن، نصب بیش از حد بزرگ بوده و در مواقع کم مصرفی بیش از حد تولید خواهد کرد. در این حالت، خود مصرفکننده نیز برای تزریق مجدد برق تولید شده محلی به شبکه سنتی نیاز خواهد داشت و میزان خودمصرفی اش به احتمال زیاد بسیار پایین (کمتر از ۳۰%) خواهد بود.
بنابراین، ازآنجاییکه برخی از تاسیسات تجدیدپذیر به طور دائم برق تولید نمیکنند و نمیتوانند نیازهای مصرفی یک سایت را در همه زمانها پوشش دهند (بهویژه در دورههای اوج مصرف مانند مصرف عصرگاهی برای تاسیسات فتوولتائیک)، در اکثر موارد، سایت باید بتواند از شبکه سنتی برق استفاده کند.
هدف پروژههای خودمصرفی چه کسانی هستند؟
پتانسیل قوی برای خودمصرفی جمعی در مناطق حاشیه شهری، بهعنوانمثال، در مناطق تجاری یا مناطق صنعتی وجود دارد. زیرا در این مناطق تعداد زیادی سقف وجود دارد که مورداستفاده قرار نمیگیرند و میتوانند این نوع پروژهها را در خود جای دهند. اما مانعی که وجود دارد این است که همه این سقفها برای قراردادن پنلهای فتوولتائیک واجد شرایط نیستند. چرا که ساختمانهای جدیدی که بنا میشوند، در نوع خود به جهت گنجاندن پنلهای فتوولتائیک بر روی پشتبام خود با یک چالش واقعی در این زمینه روبرو میشوند.
اما پتانسیل برای خودمصرفی در مناطق روستایی نیز بیان میشود. بهعنوانمثال با راهاندازی پارکهای خورشیدی کوچکی که کمتر از یک هکتار زمین را استفاده میکنند بهویژه برای مناطق روستایی توسعه داد تا انرژی تولید کرد.
بسیاری از کاربردهای جدید برای جوامع، برای افراد حرفهای یا شخصی وجود دارد که میتوانند از مفهوم خودمصرفی پدید بیایند. برای مثال در مناطق شهری، برای مالکان اجتماعی میتواند بسیار جالب باشد.
بنابراین، ایدهای که اخیراً درحالتوسعه است ایجاد حلقههای انرژی محلی است. یعنی بازگرداندن تابآوری به سرزمینها با ترکیب وسایل تولید محلی با مصرف محلی. این امر به شهروندان و جوامع این فرصت را میدهد که برای چنین عملیاتی گرد هم آیند، بدون اینکه لزوماً به تامینکنندگان اتکا کنند.
https://leshorizons.net/autoconsommation-circuits-courts-energie/
نظرات