به گزارش شهریار ، به نقل از تایسیز نیوز/ فرزاد مالازاده: تبریز؛ میعادگاه هنرمندان و هنردوستان، خاکی زرخیز که همواره دشمنانش چشم طمع بر آن دوخته بودند و دوختهاند، نامش در تارک فرهنگ و تاریخ کهن ایران زمین درخشیده است. حضور بزرگان ادب و فرهنگ شهرها و سرزمینهای همسایه در این شهر و اهمیت استراتژیک آن در طول تاریخ، نشان از غنای فرهنگی، تاریخی، ادبی، گردشگری، اقتصادی و سیاسی این کهنشهر دارد.
با این همه، در طول تاریخ، تا چند سال اخیر، هرگز آنچنان که میبایست، در معرفی این شهر، حرکتی شایان از سوی رسانههای جمعی و سردمداران فرهنگی این شهر انجام نگرفته است. فرصتهای طلایی معدودی چون «تبریز ۲۰۱۸» نیز، با عدم برنامهریزی صحیح به هدر رفت.
حال فرصتی دیگر مهیا شده است. کاروان فرهنگی هنری تبریز، با عنوان پر طمطراق «تبریز؛ بهشت ماندگار» کولهبار خود را بسته، تا برای معرفی پتانسیلهای فرهنگی، هنری، گردشگری و اقتصادی کهنشهر ایرانزمین، به پایتخت این مرزبوم سفر کند.
در سالهای گذشته، برنامههایی با عنوان «هفتهی فرهنگی تبریز در تهران» برگزار شده است. اما این برنامهها هرگز در شان پایتخت کهن جهان تشیع، تبریز زرخیز نبوده است. شاید اینبار، معرفی تبریز در پایتخت ایران، فرصتی طلایی برای رسیدن به اهداف دیرینی چون پیوند عمیقتر این شهر با پایتخت و شناخت بهتر پتانسیلهای فرهنگی اقتصادی آن برای مرکزنشینها باشد. حال که کاروان فرهنگی تبریز بار سفر بسته است، با آسیبشناسی برنامههایی اینچنینی در سالهای پیشین، میتوان از این فرصت و مجال برای رسیدن به اهدافی متعالی گام برداشت.
همچنان که تبریز و بازار آن در گذشتههایی نه چندان دور، میعادگاه تجار و بازرگانان کشور بوده است، امروزه نیز، این شهر و بازار صنعتی آن بهشتی برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی محسوب میشود. از دیرباز، تجار و سرمایهداران از سرمایهگذاری در این شهر ابراز رضایت کردهاند. امروز نیز میتوان با برنامهریزی مناسب و سنجیدهی «کاروان فرهنگی تبریز» در پایتخت و معرفی استعدادهای فرهنگی و اقتصادی جدید این شهر، سرمایهگذارانی جدید را جذب و به خانوادهی بزرگ تبریزیان اضافه کرد. با چنین دستاوردی میتوان، در بستر مدیریت شهری به اهدافی جدید دست یافت و زمینهساز تاسیس و ایجاد پروژههای نوین و ماندگار در تبریز شد.
دستیابی به چنین هدفی، چشمانداز عملیاتی شهردار این شهر نیز بوده است. چنانکه در جلسات علنی و غیرعلنی خود بارها آن را گوشزد کرده است. رسیدن به وضعیتی مطلوب برای کلانشهر تبریز (که هماکنون فاصلهای بسیار با آن دارد) همواره از اولویتهای شهردار، استاندار، نمایندگان مجلس و شورا و سایران مدیران این شهر بوده است.
از سویی، در نزدیک به نیمقرنی که از پیروزی انقلاب اسلامی ایران گذشته است، هرگز آنچنان که باید به پتانسیل گردشگری تبریز توجه نشده است. حال حضور کاروان تبریز با عنوان «تبریز؛ بهشت ماندگار» بر برنامهریزی صحیح و عملکرد مناسب در پایتخت، میتواند معرف پتانسیلهای بیبدیل گردشگری پایتخت تشییع جهان باشد. پیشینهی تاریخی و فرهنگی تبریز در این سرزمین بر همگان معلوم و روشن است، اما با معرفی صحیح آن در سطح ملی و بینالمللی و سرمایهگذاری در بخشهای متنوع گردشگری میتواند این شهر را به قطب گردشگری جدید کشور و منطقه تبدیل کند. با اینکه جاذبهها و زیرساختهای متنوع گردشگری تبریز، از سالها پیش میتوانست با جذب حداکثری گردشگران داخلی و خارجی، باعث رونق فرهنگی و اقتصادی این شهر شود، اما همواره با سهلانگاری و اهمال مدیران و مسئولین ذیربط پیشین، فرصتهای طلایی بسیاری از دست رفته، بهنوعی این شهر بزرگترین بازندهی میدان رقابتی گردشگری در کشور بوده است.
حال، مسئولین فرهنگی شهر، نباید از کنار این فرصت طلایی به آسانی بگذرند. استفادهی حداکثری از زمان حضور کاروان فرهنگی تبریز در تهران، شناخت مخاطبهای این رویداد و جذب حداکثری آنها از این فرصت سکوی پرتابی خواهد ساخت برای نیل اهداف مهم گردشگری فرهنگی و اقتصادی که همواره از اولویتهای مطالباتی مردم شهر بوده است. بهرهگیری حداکثری از این مجال هرچند کوتاه، میتواند به مخاطبین داخلی و خارجی نشان دهد که تبریز به راستی بهشت ماندگار ایرانزمین است.
حضور کاروان فرهنگی تبریز در تهران، باید روایتگر قصههای ناتمام این کهنشهر زیبا باشد. راوی قصهی رشادتها، دلاوریها و ایثار مردان و زنانی که خون دادند، سر دادند، اما خاک ندادند. روایتگر داستان مردمانی که برای اعتلای نام وطن، جان را در طبق اخلاص قرار دادند و آن را فدای سرزمینشان کردند.
این کاروان باید روایتگر قصهی ستارخانها و باقرخانها باشد، روایتگر داستان مادرانی که به فرزندان گرسنهی خود آموختند که خاک میتوان خورد، اما خاک را به دشمن هرگز نتوان داد.
از سویی دیگر، در این مجال اندک، باید از پتانسیل خواهرخواندههای متعدد این شهر نیز بهره برد. در سالهای پیشین، شهرهای بسیاری با تبریز اعلان خواهرخواندگی کردهاند که نشان از اهمیت این شهر تاریخی دارد. اما تبریز، آنچنان که باید از این خواهرخواندگیها بهرهای نبرده است. امروز، فرصتی دیگر مهیاست تا ریشههای چنین ارتباطهایی محکمتر شود و از این استعداد چنین پیوندهایی بهرهی کافی برد. در چنین برنامههایی، میتوان با دعوت از خواهرخواندههای این شهر، زیرساختهای فرهنگی، اقتصادی، صنعتی و گردشگری این شهر را بیش از پیش به جهان معرفی کرد. این مهم میتواند با برنامهریزی دقیق و اصولی و تعاملات در زمینههای فرهنگی هنری میسر گردد. از سویی نباید به این مجال کوتاه بسنده کرد. تعریف برنامههای بلندمدت و ایجاد خانهای دائمی برای این رویداد میتواند در سالهای آتی منجر به اجرای برنامههایی مثمرثمر در شهرهای مختلف کشور و جهان شود. سفر کاروان فرهنگی تبریز به شهرهای مختلف و برنامهریزی دقیق و مناسب آوردههای عمرانی، فرهنگی و اقتصادی فراوانی برای این شهر خواهد داشت.
«تبریز؛ بهشت ماندگار» برای نسل پیشین این شهر، آغازی شیرین است که این شیرینی در صورت تداوم و مداومت و ماندگاری آن برای نسلهای بعد حلاوت بیشتری خواهد داشت. آیندگان این شهر نیز، از دستاوردهای این کاروان سهمی دارند تا در آینده پرچمدار این حرکت باشند و برای وحدت هر چه بیشتر مردمان این سرزمین تلاش کنند و اجازه ندهند دشمنانی که چشم به این مرز و بوم دوختهاند به اهداف خود دست یابند.
نظرات