شهریار تبریز/مهدی شیرازی فر : در همان ابتدای ورود، بو و طعم آشنای پشمک و شکلاتهای تبریز، حس خوشایند یک سفر شیرین را در جانت مینشاند. غرفههای رنگارنگی که از انواع شیرینیهای سنتی تبریز، همچون قرابیههای پرمغز، باقلواهای لذیذ و ریسهای نرم و خوشطعم، سرشارند. هر قطعه از این شیرینیها، همچون دفتری شیرین از تاریخ تبریز، تو را به کوچهپسکوچههای این شهر تاریخی میبرد.
چند قدم آنسوتر، عطر خوش پنیر لیقوان در هوا پیچیده است؛ پنیری که آوازهاش جهانی شده و با طعم بینظیر و بافت خاص خود، همچنان بیرقیب مانده است. در کنار آن، روغن حیوانی (ساریباغ) با عطر و طعمی اصیل، کره طبیعی تازه، عسل طبیعی درمانی و دوشاب خوشرنگ، حسی از روستاهای سرسبز آذربایجان را تداعی میکند.
غرفه آجیل تبریز هم، با آن ظرفهای پر از مغزهای تازه و بو داده، قدرت بیچونوچرای تبریز در این صنعت را به رخ میکشد. هر بازدیدکنندهای با دیدن این آجیلهای رنگارنگ به یاد ضربالمثل معروف میافتد که «آجیل تبریز بیرقیب است» و واقعاً هم هیچ شهری نمیتواند با کیفیت، طعم و تنوع این آجیلها رقابت کند.
اما تبریز فقط طعم و عطر نیست؛ غرفههای صنایع دستی، با نقش و نگارهای ظریف و چشمنواز، روایتگر هنری هستند که نسلبهنسل در دل مردمان این دیار حفظ شده است. کلاهها و زیراندازهای نمدی با رنگهای زنده و طرحهای سنتی، از هنر دیرینه نمدمالی سخن میگویند. سماورهای دستساز زغالی، با درخششی نوستالژیک، خاطرات روزگاری را زنده میکنند که چای آذربایجان در سماورهای زغالی، طعم و عطری دیگر داشت.
در گوشهای دیگر، غرفهای به نام کندوان، با صنایع دستی این روستای صخرهای و جهانی، چشمها را خیره میکند. کندوان، با آن خانههای سنگیاش، اینبار در قاب صنایع دستی، جلوهگر زیباییهای طبیعی و هنر مردم سختکوشش شده است.
غرفه کوفته تبریزی، جایی است که بوی خوش آن، حتی از دور، رهگذران را به سمت خود میکشاند. کوفتهای که نهتنها غذایی محبوب، بلکه هویتی برای شهر تبریز است. هر لقمه از این کوفتهها، ترکیبی از طعم بینظیر گوشت، گردو، تخممرغ و سبزیهای معطر است که لذت حضور در نمایشگاه را صدچندان میکند.
ناگهان صدای موسیقی زنده، از دل نمایشگاه به گوش میرسد. عاشیقها، با ساز و نوای خود، روح تاریخ آذربایجان را در فضا جاری کردهاند. نوای سوزناک کمانچه و تار، قصههای عشق، حماسه و زندگی را از دل قرنها به گوش بازدیدکنندگان میرساند.
فرشهای تبریز اما، نگین این نمایشگاهاند. تابلوفرشهایی که با ظرافتی شگفتآور، صحنههایی از شام آخر، بازار تاریخی تبریز، طبیعت بکر و حتی لبخند ژکوند را به نمایش گذاشتهاند. نقشها چنان زنده و چشمنوازند که گویی هر لحظه، لبخند ژکوند با بیننده سخن خواهد گفت.
در کنار این شاهکارها، فرشهای سهبعدی با طرحهای کوزه، گل و نقشهای هندسی، همچون جادویی بیانتها چشمها را به خود میخکوب میکنند. هنر دست زنان و مردانی که با صبر و عشق، تار و پود فرش را به نقشهایی حیرتانگیز بدل کردهاند هنری که رقیبی در این کره پهناور با چندین قاره و کشورها با تنوع میراث و سنن ندارد.
در بخش دیگری از نمایشگاه، غرفههای زیورآلات سنتی و ممقاندوزی خودنمایی میکنند. نخهای رنگارنگ، با سلیقه و ظرافت، طرحهایی را روی پارچهها خلق کردهاند که ریشه در فرهنگ و تاریخ آذربایجان دارد. زیورآلات نقرهای و دستساز نیز، با درخششی خاص، گوشهای دیگر از هنر این سرزمین را به نمایش گذاشتهاند.
غرفهای هم به کتابهای تاریخی و فرهنگی تبریز اختصاص یافته است. کتابهایی که روایتگر افتخارات این شهر، از بازار تاریخیاش تا نقش بیبدیلش در تاریخ معاصر ایران هستند. تابلوهای پراکنده در نمایشگاه نیز، با تصاویر و توضیحاتی از بزرگان، رویدادهای تاریخی و جاذبههای گردشگری تبریز، بازدیدکنندگان را با خود به سفری در دل تاریخ میبرند.
اما در این میان، حضور موسسات خیریه تبریز، بار دیگر یادآور شهرت جهانی این شهر بهعنوان «شهر بدون گدا» است. موسساتی که سالهاست با همدلی و همراهی مردم، چهرهای از مهربانی و کرامت انسانی را در این شهر ترسیم کردهاند.
هفته فرهنگی تبریز در بوستان گفتوگو، فقط یک نمایشگاه نیست؛ این رویداد، سفری به دل فرهنگ، هنر و تاریخ مردمانی است که از دیرباز، با سختکوشی و هنرمندی، شهرشان را به یکی از قطبهای فرهنگی ایران بدل کردهاند. نمایشگاهی که در آن، هر قدم، پنجرهای تازه به روی دنیای شگفتانگیز تبریز میگشاید.
نظرات